خودشناسی برای خداشناسی

 

خود در آیینه جامعه

اگر انسان خود را از طریق دیگران بشناسد

می داند که نیازمند باورها و ارزشهایی است که جامعه با آن استحکام می یابد

زیرا انسان موجودی است اجتماعی

و هریک از اعضای جامعه باورهای خود را به مشارکت می گذارند

از خردترین نهاد جامعه که خانواده را تشکیل می دهد

تا کلان ترین که جامعه بین المللی را بوجود می آورد

همه و همه نیازمند اعتقادات بنیادی می باشند

و از همین باورها ، ارزشهای قابل قبول در ساختار قانونی ظهور و بروز می یابد

شناخت خدا از همین نقطه بوجود می آید

زیرا شناخت هویت خود بدون شناخت خالق خویش ممکن نیست

واین معرفت و شناخت ، در ذهن و دل ، قابل ادراک و احساس خواهد بود

حوزه های علمیه و دانشگاهها عهده دار مسئولیت خودشناسی برای خداشناسی خواهند بود

 

خودشناسی برای خودسازی

خود در آیینه خود

چگونه باید خود را از آلودگی ها برهانیم ؟

باید خودمان را ببینیم اما چگونه ؟

باید در آیینه قدنمای وجودمان ، خودمان را تماشا کنیم.

این سخنان ، شعر نیست واقعیتی است که باید با باور آن ، سفری را به شهر درونمان آغاز کنیم تا صفات خود را بشناسیم و روحیات خویش را بدانیم و از عادات رفتاری و گفتاری خویشتن ، باخبر شویم.

این شناخت زمین خود برای مهندسی که می خواهد نقشه زندگی را در آن پیاده کند ، لازم و ضروری است.

امروزه حتی برای احداث بنا بررسی می کنند تا زمین اگر روی خط گسل زلزله قرار دارد ، برای استحکام آن تدبیر لازم را بکار گیرند.

اندازه و ابعاد زمین و منطقه جغرافیایی آن که نوع آب و هوای آن را مشخص می سازد ، حتی نوع مصالح را نیز تعیین می نماید.

طبیعی است که ساختن خود از احداث یک بنا هرچند بلندمرتبه و پیچیده باشد کمتر نیست.

باید خود را شناخت تا بتوان خود را ساخت.

البته شناخت خود با سه زاویه امکان پذیر است :

1-   از زاویه ای که فقط بخش حیوانیت آن قابل مشاهده است.

2-   از زاویه ای که فقط بخش روحانیت آن قابل مشاهده است.

3-   از زاویه ای که انسانیت بطور کامل ، قابل مشاهده است.

زمانی خودسازی بصورت جامع امکان پذیر است که از زاویه سوم ، آدمی دیده شود و ابعاد مختلف روحی و جسمی انسان سنجیده شده و آیینه وجود تمامی اضلاعش مورد توجه قرار گیرد.

 

خودشناسی برای خداشناسی

خود در آیینه جامعه

پرسش جدی که در باره شناخت انسان از خود مطرح می شود اینست که بین معرفت نفس و خداشناسی چه ارتباطی وجود دارد؟

انسان معمولا از شناخت خویش محروم است و تنها  شناسنامه و مراحلی از عمر که صرف آموختن و خدمات اجتماعی شده است بعنوان زندگینامه ، ارائه می گردد.

شناخت انسان از خویشتن در چهار مرحله صورت می پذیرد :

الف) شناخت استعداد و توانمندی های ذاتی

ب) شناخت صفات وراثتی و غیراکتسابی

ج) شناخت صفات اکتسابی و متاثر از محیط

د) شناخت رفتاری که به مرور زمان تبدیل به عادت شده است.

این مراحل در شناسنامه واقعی آدمی تعیین کننده است و چهره واقعی بشر با مشخصاتی که در این مراحل ، تصویربرداری می شود ، قابل ترسیم می باشد.

واقع بینی در چهره نگاری نفس انسان می تواند پرده از حقیقتی بردارد که کشف آن ، راز هستی را آشکار می سازد.

رازی که ما را به آفریدگار و پروردگار هستی ، رهنمون ساخته و نتیجه اش ، شناخت خدای یکتا خواهد بود.

نکته قابل توجه اینکه در مهندسی فرهنگ که عمدتا به عادات اجتماعی می پردازد ، اهمیت آحاد جامعه بیشتر از مجموعه اجتماع بشری تلقی می گردد زیرا این تک تک افراد جامعه هستند که می توانند مسیر حرکتی را در حوزه ارزشها و باورهای عمومی بوجود آورند.

تبلیغ چهره به چهره و تولید محصولات فرهنگی برای تمامی آحاد مردم در مهندسی فرهنگی اهمیت بسزایی خواهد داشت.

ترغیب انسان برای خودشناسی می تواند در شکل گیری باورها و ارزش های اجتماع بشری تاثیرگذار  باشد.

 

جایگاه معرفتی

معرفت شناسی

انسان از هستی خود شناخت دقیق و صحیحی ندارد و تنها با شنیده هایی که بسیار متفاوت و گاهی متضاد با هم هستند روبروست.

مجموعه این دانستنی های ضروری را « معرفت » می نامند که حاصل آن شناخت مبدا هستی ، جهان هستی و ادامه هستی می باشد که محصول آن در رفتار آدمی تظاهر می یابد.

معرفت شناسی خود علمی است که از شناخت خود آغاز می شود و دو رشته تخصصی قابل دریافت است :

1-   خود شناسی برای خدا شناسی

2-   خود شناسی برای خود سازی

 

مرتبه علم الیقین

دانش یقین آور

برخی از دانستنی ها باعث می شود تا شناخت انسان از زندگی کامل گردد و برای آدمی ، یقین بوجود آید.

واژه یقین در شکل گیری باور بشر تاثیر بسزایی دارد ، آنگونه که ادمی تا یقین نکند نمی تواند از باورش برای تلاش جدی استفاده نماید.

یقین با علم شکل می گیرد اما دانشی که یقین آور است ، چگونه علمی است؟

واقعیت اینست که علم دارای سه جایگاه می باشد :

1-   جایگاه معرفتی : در این جایگاه انسان می تواند بداند از کجا آمده ، در کجاست و بسوی کجا در حرکت است؟

2-   جایگاه محیطی : در این جایگاه قوانین حاکم بر محیط زندگی آدمی شناخته می شود.

3-   جایگاه عملکردی : در این جایگاه بشر میداند که چه باید انجام دهد و از کدام عمل باید پرهیز نماید؟

 

فصل اول : مستندات باورها

مستند شناسی باورها

شناخت ریشه های باورها هرچند آسان بنظر نمی رسد اما ضرورتی انکارناپذیر می باشد.

شاید بتوان ادعا کرد آنانکه مستند باور خویش را بدرستی نمی شناسند با قرار گرفتن در میدان شبهات ، چنان آسیب پذیر می باشند که چه بسا گاهی پس از نیم قرن مسلمانی به کفر و الحاد کشیده می شوند.

شناخت مستندات باورها از سه راه میسر می باشد :

1-   از طریق مطالعات کتابخانه ای و تحصیلات حوزوی

2-   از طریق مراجعه به علما و دانشمندان دینی

3-   از طریق تتبع در آثار بزرگان و مباحثه با صاحب نظران

باید توجه نمود که این شناخت اگر در سنین نوجوانی آغاز شود می تواند از عمق بیشتر و درک بهتری برخوردار گردد.

همچنین باید اذعان نمود که شناخت نیز دارای مراتب مختلفی است که در این فصل به سه مرتبه آن پرداخته می شود :

1-   مرتبه علم الیقین

2-   مرتبه عین الیقین

3-   مرتبه حق الیقین

 

جمع بندی مقدمات

نتیجه :

از جمع بندی مقدمات سه گانه نتیجه گیری می شود :

1-   مهندسی فرهنگ ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

2-   در صورت غفلت خودی از انجام مهندسی فرهنگ ، بیگانه ، آن را عملی می سازد.

3-   مهندسی فرهنگ با شعار محقق نمی شود و باید با برنامه ریزی و پشتکار ، آن را عملی ساخت.

4-   مهندسی فرهنگ ، زمانی طولانی را می طلبد و با شتابزدگی گاهی نتیجه ای معکوس می دهد.

5-   مهندسی فرهنگ ، با عزم عمومی و هدایت خواص و حمایت حاکمیت به مقصد می رسد.

در این نوشتار تلاش می شود تا در چهار فصل ، زوایای فرهنگ بصورت ریز مورد بررسی قرار گرفته و به شکلی دقیق و عمیق ، تصویری روشن از نمای اعتقاد و اخلاق در جامعه اسلامی ارائه گردد.

فصل اول : مستندات باورها

فصل دوم : چرایی ارزش ها

فصل سوم : سنجش وضعیت موجود

فصل چهارم : ترسیم وضعیت مطلوب

 

امکانات گفتمانی

گفتمان مطلوب

نقش زبان در انتقال صحیح فرهنگ در مسیر زمان و مکان ، تعیین کننده می باشد.

زبان می تواند بار ارزش ها و باورها را براحتی بدوش کشد و به اشکال مختلف اما با معانی واحد به اذهان عمومی جامعه منتقل نماید.

زبان را در سه شکل می توان ترسیم ساخت :

1-   شکل عادی گفتاری و نوشتاری که تابع ضوابطی است که به دستورزبان شهرت دارد.

2-   شکل هنری که بصورت شعر و نثر و در قالب های ادبی در می آید و از موسیقی ، خوشنویسی و گرافیک برای جلوه نمایی خود استفاده می کند.

3-   شکل لهجه و گویش های محلی که گاهی حتی در قالب ضرب المثل ها نیز خود را به نمایش می گذارد.

امکانات گفتمانی معمولا در اختیار ادیبان ، واعظان و هنرمندان ، وجود دارد و آنان سعی می کنند با این امکانات ، از فرصت انتقال فرهنگ ، بخوبی استفاده نمایند.

 

امکانات نوشتاری

فرهنگ مکتوب

از مهمترین عوامل موثر در هدایت فرهنگ عمومی ، اختصاصی و تخصصی ، فرهنگ مکتوب می باشد.

فرهنگ مکتوب ، مجموعه ای از امکانات نوشتاری است که شامل کتاب ، نشریات ، جزوات ، سایت ها و وبلاگ هایی است که از قلم برای بیان استفاده می کنند.

در فرهنگ مکتوب ، خدمتی که عده ای در نشر آثار مکتوب ارائه می کنند یا آثار مکتوب را عرضه نموده و نیز در قالب کتابخانه ، محیطی را برای مطالعه فراهم می آورند ، حائز اهمیت بسیار است و دولت و مردم در این جهت ، مسئولیت سنگینی دارند.

فرهنگ مکتوب آفاتی نیز دارد و با خطرات و تهدیداتی روبرو می شود که در سه دسته قابل بررسی می باشد :

1-   سطحی نگری بمعنای توجه به شکل ظاهری آثار و جاذبه های هنری بجای محتوا

2-   انحراف در بیان حقایق و ارائه مکاتب باطل و پوشاندن حق و حقیقت

3-   عمق بخشی در وضعیتی غیرقابل فهم برای اکثریت قریب به اتفاق جامعه بگونه ای که بجاب فایده بخشی گاهی با برداشت های ناصواب ، ایجاد ضرر نماید.

البته ناگفته پیداست آثار مکتوب ، علیرغم امکانات گسترده رسانه ای ، همچنان بعنوان موثرترین ابزار برای مهندسی فرهنگ ، شناخته می شوند و باید از این شیوه راسخ و کامل برای پژوهش در حوزه فرهنگ ، برنامه ریزی نمود تا بهره برداری مفیدی در فرهنگ مکتوب داشت.

 

امکانات رسانه ای

رسانه شناسی

راهکارهای فرهنگی باید با زبان رسانه ، تبیین و تشریح گردد تا تمامی طبقات جامعه و گروه های سنی بتوانند با دریافت پیام فرهنگی ، موقعیت باورها و ارزش های خویش را بشناسند و در برقراری نظام فرهنگی متناسب با دین برگرفته از وحی ، تلاش لازم را انجام دهند.

زبان رسانه با ابزارهای مختلف ، انتقال می یابد و این ابزارها با پیشرفت تکنولوژی ، با تنوع گسترده ای مشاهده می شوند.

تنوع ابزار رسانه ، می تواند در سرعت عمل و نیز عمق بخشی به پیام های فرهنگی ، اثرگذار بوده و جریان رسانه را کاملا مهندسی نماید.

البته تاثیر رسانه با شناخت کامل آن ، ممکن خواهدشد و کسانی که در «رسانه شناسی» ضعیف برخورد می نمایند ، بطور طبیعی نمی توانند از ظرفیت رسانه و انواع آن بدرستی استفاده کنند.